سلام

پندصالح صالحعلیشاه صالحعليشاه صالح علیشاه صالح عليشاه صالح‌علیشاه صالح‌عليشاه پند صالح درویشی درويشي سلسله نعمت‌اللهی نعمت‌الهیه نعمه‌الهی نعمه‌اللهیه نعمت اللهی نعمه الهی نعمت اللهي نعمت‌اللهي نعمه‌اللهي نعمت الهیه نعمه اللهیه سلطانعلیشاهی سلطانعليشاهي سلطان علیشاهی سلطان عليشاهي سلطان‌علیشاهی سلطان‌عليشاهي گنابادی گنابادي گنابادیه گناباديه عرفان تصوف صوفی صوفي صوفیه صوفيه عرفا صوفیان صوفيان درویش قطب اقطاب مزار سلطاني سلطانی اخلاق اسلامی اسلامي آداب طریقت طريقت pand-e saleh pande saleh pand e saleh mysticism sufism shiism sufism shiah sufism islamic sufism nimatullahi order gunabadi
فهرست کتاب
توجه ! ترتیب ارسال مرتب نیست ، برای دسترسی به متن کتاب از فهرست استفاده کنید
دیباچه ؛ فکر و تحقیق ؛ دلایل بقاء روح و تجرد نفس و عالم آخر ؛ [ ایمان ] ؛ ذکر ؛ فکر ؛ انتظار ؛ صحبت ؛ صلوات ؛ آداب خدمت ؛ کتمان سر ؛ اخلاق ؛ مراقبه و محاسبه ؛ یاد مرگ ؛ امل ؛ توبه ؛ انابه ؛ حیا ؛ خوف ؛ رجا ؛ تواضع ؛ کبر ؛ فخر ؛ ریا ؛ سمعه ؛ محبت ؛ ترحم ؛ رقت ؛ فراست ؛ غضب و شهوت ؛ شجاعت ؛ همت ؛ فتوت ؛ غیرت ؛ خشم ؛ کظم غیظ ؛ عفو ؛ احسان ؛ تهور ؛ جبن ؛ کینه ؛ عداوت ؛ ظلم ؛ شهوت ؛ عفت ؛ شره ؛ خمود ؛ توکل ؛ تسلیم ؛ رضا ؛ شکر ؛ احسان والدین ؛ وفا ؛ قناعت ؛ استغنا ؛ طمع ؛ سخا ؛ حرص ؛ حلال ؛ مکر و خدعه ؛ طغیان ؛ جزع ؛ حسد ؛ خدمت ؛ مواضع تهم ؛ تعظیم امر و نهی ؛ جمع شریعت و طریقت ؛ قرائت قرآن ؛ نماز ؛ اوراد ؛ دعا ؛ سحر ؛ جمعه ؛ روزه ؛ زکوه ؛ خمس ؛ انفاق ؛ حج ؛ جهاد ؛ امر به معروف و نهی از منکر ؛ مستحبات ؛ طهارت ؛ نواهی ؛ قمار ؛ مسکرات ؛ تاهل ؛ طلاق ؛ اولاد ؛ تحصیل ؛ کسب ؛ ربا ؛ کسب منهی ؛ تطفیف ؛ انصاف ؛ شفقت ؛ حسن خلق ؛ احسان والدین ؛ صله رحم ؛ فرق اسلام ؛ تجلیل علما ؛ سادات ؛ سلاسل فقر ؛ سب و لعن ؛ احترام محترمین ؛ انصاف در قول ؛ مواضع تهم ؛ معاشرت نیکان ؛ حفظ راز ؛ اطاعت قوانین ؛ حق الناس و ادای قرض ؛ زیر دست ؛ همسایه ؛ غریب ؛ یتیم ؛ اصلاح ؛ آزار مسلم ؛ روش زندگانی : مشورت ؛ استخاره ؛ تطیر ؛ تفال ؛ موهومات ؛ عجله ؛ تانی ؛ اکل و شرب ؛ وقاع ؛ خواب ؛ لباس ؛ نظافت ؛ سفر ؛ وصیت ؛ لغو ؛ مزاح ؛ معاشرت و جلوس ؛ شهادت ؛ قسم ؛ خلاصه صفات مومنین ؛ [ خاتمه ]

یکشنبه

۱۱- کتمان سر


برادران من


کتمان سر


امر ولایت و طریقت راجع به قلب ست نه جوارح و بسته به سر [ به کسر سین ] است نه سر [ به فتح سین ] ، و سینه به سینه رسیده و در کتب نوشته نشده و اصول آن به لفظ در نیاید بلکه آنچه گفته و نوشته شود پنهان تر گردد . و چون اثر در امر و فرمان شخص ولی ست عمل بر نوشته نتیجه نبخشد و اسرار دیانت را باید محفوظ داشت . خصوصا آنچه را امر به کتمان شده و در عهده گرفته و آنچه بردل وارد شد از حالات و عقاید چون باید به پیروی پیر از آن گذر نماید و قدم فراتر نهد نباید به زبان آورد و آن حال را بعد از گذشتن از آن نباید ماخذ قرار دهد و باید حفظ حال و ایمان و جان و مال مسلمین را در رفتار و گفتار خود منظور دارد و مستوحش از اوثق برادران بوده بار خود را بر دیگران که در مرتبه او نیستند نگذارد که ابوذر آنچه را که در دل سلمان بود ندانست و نبایستی می دانست . و نمایش باطنی از بزرگان اگر در دل یافت نباید گفتار غلوآمیز از او سرزند و مبادا از اطاعت سرپیچد و این تقیه و کتمان فطری و رویه بزرگان بوده و نگاهداری خود بر خلاف میل نفس ریاضت و مجاهده و تربیت ست و اقتدار بر نفس و استقامت و عزم اراده را قوی می کند و کتمان عزت آورد و عکس آن که اذاعه نامیده اند موجب ذلت و سستی نفس و زوال اثرست و امر بزرگان دین را باید محترم شمرد و از غیر سر خود دریغ داشت و حتی در مورد عدم لزوم رفت و آمد و دارایی را هم باید قبلا پوشیده و پنهان داشت و جان و مال را حفظ نمود و موارد تقیه غیر مورد جهاد و امر به معروف و نهی از منکرست که برای ترویج اسلام و دفاع از مسلمین ست به امر در زمان مقتضی و گذشت از خود و جان و مال را در راه خدا و برای حفظ و ترویج اسلام و دیانت داشتن غیر حفظ ایمان و جان و مال و آبروی خود و مومنین است .